- سردبیر
- pivot-points, پیوت, تحلیل_تکنیکال
- 0 نظر
- 1088 بازدید
درست مانند سطوح عادی حمایت و مقاومت، سطوح نقاط پیوت تا ابد باقی نمیمانند.
زمانی که که این سطوح نمیتوانند اعتبار خود را حفظ کنند، باید ابزارهایی برای بهره بردن از موقعیت داشته باشید!
۲ روش برای کنترل معامله در زمان تغییرات ناگهانی بازار
چنان که قبلاً به شما نشان دادیم، دو راه اصلی برای ترید در تغییرات ناگهانی بازار وجود دارد: راه پرریسک یا راه کمریسک.
هر دو روش عمل میکند.
اما همیشه به یاد داشته باشید که اگر میخواهید کمریسک عمل کنید، باید منتظر آزمون مجدد حمایت یا مقاومت باشید.
لذا ممکن است آن نوسان ابتدایی را از دست بدهید. بیایید نگاهی به نموداری داشته باشیم.
در ذیل نمودار ۱۵ دقیقهای یورو/ دلار آمریکا را مشاهده میکنید.
در اینجا میبینیم که نسبت یورو/دلار امریکا در طول روز قدرت گرفته است. قیمت افزایش زیادی داشته و بعد در R1 کمی متوقف شده است. در نهایت مقاومت شکسته شده و قیمت جهش داشته است!
اگر از روش پرریسک استفاده میکردید، طبیعتا پول زیادی به جیب میزدید.
از طرف دیگر اگر راه کمریسک را در پیش میگرفتید و منتظر پولبک میشدید، معامله را از دست میدادید.
قیمت بعد از شکستن R1 پولبک نکرد. در واقع همین اتفاق در مورد R1 و همچنین R2 افتاد!
توجه داشته باشید که یورو/دلار امریکا تلاش کرد در R3 نیز همین عملکرد را داشته باشد.
اما اینبار اگر از روش پرریسک استفاده کرده بودید، در دام میافتادید.
چون قیمت نتوانست شکست اولیه را حفظ کند. در این صورت اگر استاپ لاس خود را کوچک در نظر گرفته بودید تاچ میشد.
حد ضرر را در کجا قرار دهیم؟
این سوالی است که بسیاری از تریدرها میپرسند. یکی از مشکلات استفاده از معاملات پرریسک انتخاب محلی برای قرار دادن استاپلاس است.
بر خلاف تبادل دامنه که در آن به دنبال شکست سطوح حمایت و مقاومت نقاط پیوت هستید، در اینجا به دنبال تغییرات سریع و قوی هستید.
وقتی سطحی میشکند، از لحاظ نظری، آن سطح احتمالاً تبدیل به «مقاومت تبدیل شده به حمایت یا حمایت تبدیل شده به مقاومت» میشود.
اگر قیمت بالا رفته و قیمت R1 را شکسته باشد، میتوانید استاپ را درست زیر R1 قرار دهید.
بیایید به این نمودار یورو/ دلار آمریکا برگردیم تا ببینیم استاپ را در کجا میتوانید قرار دهید.
در مورد تعیین اهداف، معمولاً سطح حمایت یا مقاومت نقطهٔ پیوت بعدی را به عنوان نقطهٔ کسب سودتان هدف قرار میدهید. به ندرت ممکن است قیمت از تمام سطوح نقاط پیوت بگذرد مگر آن که یک رویداد اقتصادی بزرگ یا یک خبر شگفت آور منتشر شود.
بیایید دوباره به نمودار یورو/دلار آمریکا برگردیم تا ببینیم که این حدضررها و نقاط کسب سودتان را کجا قرار میدهید.
در این مثال وقتی میبینید که قیمت R1 را میشکند، توقفتان را درست زیر R1 قرار دادهاید. اگر معتقد بودید که قیمت همچنان افزایش خواهد داشت، میتوانستید موضعتان را حفظ کنید و توقفتان را به صورت دستی حرکت دهید تا ببینید آیا تغییر ادامه مییابد. باید دقت میکردید و کارتان را بر حسب مشاهداتتان تنظیم میکردید. در درسهای بعدی در این مورد بیشتر یاد میگیرید.
مانند هر روش یا نشانهای، باید از ریسکهای مبادلات تغییرات ناگهانی آگاه باشید.
اول به هیچ وجه نمیدانید که آیا تغییر ادامه پیدا میکند یا خیر. شاید فکر کنید که قیمت افزایش خواهد داشت، اما با یک بالا یا پایین مواجه شوید یعنی فریب خوردهاید!
دوما مطمئن نیستید که آیا یک تغییر ناگهانی واقعی است یا فقط تغییرات تصادفی به دلیل انتشار اخبار مهم است. افزایش نوسانات یک رویداد متداول در رویدادهای خبری هستند، پس حتماً اخبار جدید را دنبال کنید و مطلع باشید که در آن روز یا هفته چه چیزی در تقویم خرید و فروش ارز هست.
در پایان بهتر است که وارد سطوح حمایت و مقاومت کلیدی دیگر شوید. شاید فکر کنید که R1 دارد میشکند، اما نتوانستهاید سطح مقاومت قدرتمندی را درست بعد از R1 ببینید. ممکن است قیمت از R1 بگذرد، مقاومت را بیازمایید و عقب نشینی کنید.
باید از اطلاعاتتان در مورد حمایت و مقاومت، الگوهای کندلی و نشانههای اندازه حرکت استفاده کنید تا بتوانید نشانههای قویتری در مورد واقعی بودن یا نبودن شکست به دست بیاورید.
استفاده از نقاط پیوت برای تعیین روانشناسی بازار
یک راه دیگر برای گنجاندن نقاط پیوت در راهبرد مبادله وجود دارد و آن استفاده از آنها برای سنجش روانشناسی بازار است.
این یعنی میتوانید بگویید که آیا مبادله کنندگان بیشتر به خرید تمایل دارند یا فروش آنها. تنها کاری که لازم است انجام دهید این است که به نقطهٔ پیوت توجه داشته باشید. از این روش میتوانید بفهمید که آیا خریداران غالب هستند یا فروشندگان.
اگر قیمت نقطهٔ پیوت را به بالا بشکند، این نشان میدهد که مبادله کنندگان روی قیمت تسلط دارند و باید شروع به خرید آن کنید. مثالی از این که وقتی قیمت بالای نقطهٔ پیوت ماند، چه اتفاقی می افتد.
در این مثال میبینیم که نسبت یورو/ دلار آمریکا فاصله گرفت و بالای نقطهٔ پیوت باز شد. سپس قیمت بالاتر و بالاتر رفت و تمام سطوح مقاومت را شکست.
حالا اگر قیمت نقطهٔ پیوت را بشکند و پایین برود، باید شروع به فروش کنید. قیمتی که پایین نقطهٔ پیوت است نشان دهندهٔ حس افول است و ممکن است فروشندگان برای مبادله غالب باشند.
بیایید نگاهی به نمودار پوند/ دلار آمریکا داشته باشیم.
در نمودار فوق میبینیم که قیمت نقطهی پیوت را آزمود که به عنوان سطح مقاومت باقی ماند. بعد میبینید که در ارز همین طور پایینتر و پایینتر میروند. اگر متوجه این نکته شده باشید که قیمت زیر نقطهٔ پیوت باقی مانده و فروخته باشید، پول خوبی به جیب زدهاید. نسب پوند انگلیس / دلار آمریکا حدود ۳۰۰ واحد افت داشت!
البته همیشه این طور نمیشود. گاهی اوقات فکر میکنید که مبادله کنندگان درقیمت افول دارند، اما بعد میبینید که قیمت معکوس میشود و میشکند و بالا میرود!
در این مثال اگر متوجه شده باشید که قیمت شکسته و از نقطهی پیوت پایینتر رفته و فروخته باشید، اشتباه بزرگی مرتکب شدهاید. بعداً در اروپا، نسبت یورو / دلار آمریکا بالاتر رفت و در نهایت نقطهٔ پیوت را شکست. قیمت بالای نقطهٔ پیوت باقی ماند و نشان داد که خریداران به تدریج قوی میشوند.
درسی که از اینجا میگیریم؟
مبادله کنندگان بی ثبات هستند!
حسی که مبادله کنندگان نسبت به ارز دارند ممکن است از روزی به روز دیگر تغییر شدید داشته باشد، حتی از یک مبادله تا مبادلهی دیگر. به این دلیل است که نمیتوانید وقتی قیمت بالای نقطهٔ پیوت است بخرید یا وقتی زیر آن است بفروشید.
اما اگر تصمیم گرفتهاید که به این طریق از تحلیل نقطهٔ پیوت استفاده کنید باید آن را با ناستراتژیهای دیگر ترکیب کنید تا بتوانید روند کلی بازار را تعیین کنید.