- سردبیر
- Fundamental_Analysis, monetary-policy, تحلیل_فاندامنتال, فاندامنتال_فارکس
- 0 نظر
- 869 بازدید
در این قسمت از سری مقالات آموزش فارکس، به بررسی (سیاستهای پولی) میپردازیم. با ایران بروکر در این مقاله همراه باشید.
همان طور که قبلاً گفتیم دولتهای ملی و مسئولین بانکهای مرکزی آن دولتها، برای دستیابی به آزادی عمل یا اهداف دیگر اقتصادی، سیاستهای پولی را تعیین میکنند.
بانکهای مرکزی و سیاست پولی همگام با یکدیگر پیش میروند و در ارتباط مستقیم با هم دارند. بنابراین نمیتوانید بدون در نظر گرفتن یکی از دیگری صحبت کنید.
هرچند بعضی از این اختیارات و اهداف بین بانکهای مرکزی جهانی یکسان است، اما هر کدام اهداف خودشان را دارند که ریشه در اقتصادهای مخصوص به خودشان دارد.
در نهایت سیاستهای پولی به حفظ و ثبات قیمت و رشد اقتصادی کمک میکند.
بانکهای مرکزی برای دستیابی به اهدافشان، غالبا از سیاستهای پولی برای کنترل موارد زیر استفاده میکنند:
- نرخ بهرهٔ مربوط به قیمت پول
- افزایش تورم
- عرضه پول
- الزامات ذخیره بر روی بانکها (بخشی از مانده حساب سپردهگذاران که بانکهای تجاری باید به عنوان پول نقد داشته باشند.)
- فرصت تخفیف برای وام به بانکهای تجاری
انواع سیاست پولی
سیاستهای پولی انقباضی
سیاست پولی عناوین مختلفی دارد. وقتی سیاست پولی انقباضی یا محدودکننده اجرا میشود اندازه و حجم عرضه پول کاهش مییابد. همچنین ممکن است با افزایش نرخ بهره نیز اجرا شود.
در اینجا ایده این است که رشد اقتصادی با نرخ بهرهٔ بالا کند شود. وام گرفتن سختتر و پرهزینهتر میشود و این باعث میشود مصرفکنندگان و کسب و کارها سرمایهگذاری و هزینهها را کمتر کنند.
سیاستهای پولی انبساطی
از سوی دیگر سیاست پولی انبساطی ذخیرهی پولی را گستردهتر یا افزایش میدهد یا نرخ بهره را کاهش میدهد.
هزینهی وام با این هدف که هزینه و سرمایهگذاری بیشتر شود، کاهش پیدا میکند.
سیاست پولی تطبیقی یا سیاست همسازی پولی
سیاست پولی تطبیقی به قصد رشد اقتصادی، نرخ بهره را کاهش میدهد.
در حالی که سیاست پولی در حالت کمبود و مضیقه مالی برای کاهش تورم یا مهار کردن رشد اقتصادی نرخ بهره را افزایش میدهد.
سیاست پولی خنثی
در نهایت سیاست پولی خنثی نه قصد ایجاد رشد را دارد و نه مقابله با تورم.
نکتهٔ مهمی که باید در مورد تورم به یاد داشته باشید این است که بانکهای مرکزی معمولاً یک تورم هدف را در ذهن دارند، مثلاً ۲٪.
ممکن است علناً این رقم را اعلام نکنند اما سیاستهای پولیشان همگی برای رسیدن به این مقدار حاشیه امن است.
آنها میدانند که مقداری تورم خوب است، اما تورم خارج از کنترل میتواند اعتماد مردم نسبت به اقتصاد، شغل و در نهات پولشان را از بین ببرد.
بانکهای مرکزی با داشتن سطوح تورم مورد نظر میتوانند به فعالین در بازار کمک کنند بهتر درک کنند که آنها (بانکداران مرکزی) چگونه با فضای اقتصادی فعلی برخورد میکنند.
بیایید به بررسی یک مثال بپردازیم.
در ژانویهٔ سال ۲۰۱۰، تورم در انگلیس ظرف یک ماه از ۳۵٪ به ۲.۹٪ رسید. با نرخ تورم هدف ۲٪، نرخ جدید ۳.۵٪ هم بالای منطقهٔ راحت بانک انگلیس بود.
مروین کینگ، رئیس بانک مرکزی انگلیس به مردم در این مورد که عوامل موقتی باعث جهش ناگهانی میشود و این که نرخ تورم در مدت کوتاه با کمترین حرکت از سوی بانک مرکزی انگلیس به حالت قبل برمیگردد اطمینان داد.
این که گفتههای او درست بودند یا نه مهم نیست. فقط میخواهیم نشان دهیم که بازار وقتی میداند چرا بانک مرکزی کاری در ارتباط با نرخ سود هدفش انجام میدهد یا نه جای بهتری است.
به بیان ساده معاملهگران ثبات را دوست دارند.
بانکهای مرکزی ثبات را دوست دارند.
اقتصادها هم ثبات را دوست دارند.
دانستن این که اهداف تورمی وجود دارند به معاملهگر کمک میکند درک کند چرا بانک مرکزی عملکرد خاصی دارد.
اگر از کسانی هستید که دلار و اقتصاد آمریکا را دنبال میکنید (همهٔ شما باید این کار را بکنید!) به یاد دارید که چند سال قبل بانک مرکزی امریکا ناگهان نرخ بهره را ۱۰٪ افزایش داد؟
این عجیبترین کاری بود که بانک مرکزی آمریکا تا آن زمان انجام داده بود و آشفتگی زیادی در دنیای مالی بر پا شد!
بیشتر تغییرات سیاست با تنظیمات کوچک افزایشی صورت میگیرند چون افراد مهم در بانکهای مرکزی اگر نرخ سودشان تغییر شدیدی داشته باشد، اعتراض میکنند و آشفتگی به پا خواهد شد.
حتی فکر چنین اتفاقی نه تنها تک تک معاملهگران بلکه کل اقتصاد را بر هم میزند.
به این دلیل است که معمولاً تغییر.۲۵٪ تا ۱٪ را در نرخ سود میبینیم. باز هم فراموش نکنید که بانکهای مرکزی خواهان ثبات قیمت هستند نه شوک و وحشت.
بخشهایی از این ثبات همراه با میزان زمان مورد نیاز برای صورت دادن این تغییرات نرخ بهره است. ممکن است چند ماه یا حتی چند سال طول بکشد.
بانکداران بانک مرکزی درست مانند معاملهگرانی که برای حرکت بعدی دادهها و آمار را جمع آوری و بررسی میکنند عمل میکنند اما باید تصمیمگیری خود را با در نظر داشتن کل اقتصاد انجام دهند نه فقط یک معامله.
افزایش نرخ سود میتوانند مثل ترمز کردن باشد در حالی که کاهش نرخ سود مثل گاز دادن است. اما به یاد داشته باشید که مصرفکنندگان و مشاغل آرامتر به این تغییرات واکنش نشان میدهند.
این تاخیر زمانی بین تغییر سیاست پولی و اثر واقعی روی اقتصاد میتواند یک تا دو سال طول بکشد.
در ویدئوی کوتاه زیر صحبتهای جرومی پاول، رئیس فدرال رزرو، بانک مرکزی ایالات متحده را میبینید:
بنظرتان سیاست پولی موردنظر او کدام است؟ انقباضی؟ انبساطی؟ خنثی؟